بحث درباره تأثیر بیت کوین بر سیستمهای سیاسی و اقتصادی یکی از موضوعات پرطرفدار در دنیای ارزهای دیجیتال است. در سال ۲۰۰۸، بحران مالی جهانی باعث بروز بیت کوین شد. ساتوشی ناکاموتو، با انتشار وایت پیپر بیت کوین، سیستم مالی و الکترونیکی همتابههمتایی را نوید داد که خیلی زود دربرابر ساختارهای مالی بحرانزده فیات و سیستمهای اقتصادی کشورهای مختلف ایستاد.
گمانهزنیهای بسیاری درباره میزان قدرت بیت کوین برای ازمیانبرداشتن سیستمهای سنتی مطرح شده است. برخی از صاحبنظران دیدگاههای رادیکالتری را در پیش میگیرند و از حذف مرزبندیهای سیاسی و حزبی سخن میگویند. بهعقیده لوگان بولینگر، بیت کوین میتواند تا حد تحول نظام سیاسی و فروپاشی احزاب سیاسی مختلف پیش برود.
بولینگر در مطلبی که اواخر سال ۲۰۲۱ نوشت، بحث تحولی را بهمیان میکشد که بیت کوین میتواند در منش سیاسی کشورش، یعنی ایالات متحده آمریکا، ایجاد کند. بهباور بولینگر، فقط نشاندادن استاندارد جدیدی که بیت کوین درزمینه اقتصاد و سیاست میتواند ایجاد کند، خود جرقه تغییر را در ذهن افراد روشن میکند. او معتقد است که بیت کوین معیاری برتر برای ایجاد نظرگاهی کاملاً جدید در عرصه سیاست و اقتصاد است.
بولینگر به این نتیجه رسیده که بیت کوین نمایانگر نیروی اجتماعیسیاسی است و نقلقول اورول که آورده، ارزش بیش از یک بار خواندن دارد. جمله دوم این نقلقول بهشدت ذهن را درگیر میکند؛ زیرا این مفهوم را میرساند که اگر دولت یا سیستمی بتواند از ظهور استاندارد مقایسه جلوگیری کند، هیچ تهدیدی ازنظر قیام و شورش مردم وجود نخواهد داشت.
در گفتمان سیاستهای پولی، اغلب بهاشتباه حقایق اقتصادی تلقی میشود و سیستم تلاش میکند موضوعات مالی را بیشازحد پیچیده نشان دهد تا افراد معمولی حس کنند که این موضوعات فراتر از درک آنهاست. نظریههای اقتصادی کینزی در ۷۵ سال گذشته در همهجا حاضر بودهاند و اقتصاددانانی که با کتابهای کینزی آموزش دیدهاند، شغلها و مسندهایی در دولتها و سازمانهای دولتی بهدست میآورند و به کار طراحی سیاستهای اقتصادی مشغول میشوند. در چنین محیط فکری همگنی، هر «معیار مقایسه» بهقول اورول، بهراحتی حذف و نادیده گرفته میشود یا اعتبارش را از دست میدهد. ایجاد سیستم پولیای مبتنیبر نظریه کینزی است.
مثلا، میتوانیم سیستمهای اجتماعیاقتصادی سازمانی را همچون سرمایهداری دربرابر سوسیالیسم و کمونیسم باهم مقایسه کنیم، اما بهتر است از مقایسه سیستمهای پولی خودداری کنیم. در واقع، درصورتی که بحث درباره احساسات سوسیالیستی باشد، به صفهای نان در شوروی و وضعیت کوبا و چین اشاره میشود. این مقایسهها آسان و در نوع خود بسیار تاثیرگذار هستند. با این حال، هنگامیکه بحث درباره سیستمهای پولی سالم و ناسالم است، این استدلال اشتباه است. به نظر من، این نکته گویای بسیاری مسائل است.
همهی ما میدانیم که در جهان کنونی، مسائلی وجود دارد که به حل آنها نیازمندیم. تقریباً همه شهروندان، بهطور شخصی و شهودی به این مشکلات پی میبرند، اما تا زمانیکه گزینههای جایگزین وجود نداشته باشند، نمیتوانیم به جایی برسیم. با این حال، اگر ما به دقت مسئله را برای خود تعریف کنیم و آن را در لایه پول پیدا کنیم، بهتر میتوانیم آن را مدیریت کنیم. شاید به نظر شما این حرفها بیش از حد هیجانانگیز باشند، اما دلایل آن را توضیح میدهم. بیت کوین میتواند بهترین فناوری اجتماعیسیاسی باشد که تاکنون دیدهایم. در این مطلب به دلایل خود برای این قضیه میپردازم.
در سیستم سیاسی دو حزبی کنونی آمریکا، خودمان را مجبور به انتخاب یک حزب برای هر دهه میبینیم. به این ترتیب، قدرت مجریه بدون توجه به حزب مستقر در کاخ سفید، بهطور پیوسته گسترش پیدا میکند. تقریباً در هر انتخابات، ۴۹ تا ۵۳ درصد از شهروندان به نامزد پیروز رأی میدهند و این یعنی دموکراسی در آمریکا بهآفرینندگان گروهی خواهد بود که اندکی بیش از نیمی از آراء را کسب کردهاند و قدرتشان را بهصورت تمامجانبه گسترش میدهند.
در هر انتخابات، هر حزب با شور و شوق برای قدرت، باور دارد که اگر بتواند یک نامزد یا انسان جایزالخطای خاصی را در رأس قدرت قرار دهد، همهچیز بهبود خواهد یافت و رفاه در سطح کلان گسترش پیدا خواهد کرد و میتواند قدرت را بهطور پایداری برای خود حفظ کند. با این حال، شکاف ثروت گستردهتر میشود، سیاست خارجی تا حد زیادی یکسان باقی میماند، پول همچنان ارزشش را از دست میدهد و مردم در تمایل جمعی به سرزنش دیگران، بیشتر از هم دور میشوند.
همانگونه که در تصویر زیر مشاهده میشود، ثروت کل درگردش بین مردم جامعه از ۳۲.۸۷تریلیون دلار به ۸۶.۸۷تریلیون دلار رسیده است؛ اما توزیع ثروت هرسال بهسمت ناعادلانهترشدن پیش میرود. علاوه بر این، هر حزب سیاسی در هر انتخابات، حزب مخالف را منبع و منشأ همه آسیبهای اجتماعی میداند، درحالیکه مشکل در لایهای فراتر و عمیقتر از احزاب سیاسی ریشه دوانده است.
نقص اصلی و واقعی سیستم در زیربنای اقتصاد و سیاست، یعنی «پول» جا خوش کرده است. هر دو حزب سیاسی در ایالات متحده آمریکا و هر کشور بزرگ غربی دیگری، چاپ و عرضه پول را بیوقفه افزایش دادهاند و بیشک به این کار ادامه خواهند داد. این مسئله باعث تأثیراتی گسترده در لایههای پایینتر اقتصاد و اجتماع شده است که ما بهاشتباه آن را به تصمیمگیریهای حزب سیاسی مخالفمان نسبت میدهیم.
بیتکوین به عنوان یکی از مهمترین فناوریهای اجتماعی و سیاسی، قابلیت تحول و تغییر پارادایم را بدون نیاز به دخالت انسانها دارد. این فناوری با کاهش نفوذ سیاستمداران، قابلیت تغییر بزرگی در رویکردهای سیاسی را دارد. با توجه به اینکه پول لایه پایه جامعه است، بیتکوین از اعمال نفوذ بر روی عرضه پول جلوگیری میکند.
پول به عنوان قیمت و هماهنگ کننده فعالیتهای اقتصادی، با ایجاد سیگنالهای صحیح قیمت، انگیزه فعالیتهای ضروری را برای اقتصاد جامعه ایجاد میکند و از فعالیتهای غیرضروری جلوگیری میکند. با این حال، عرضه پول با دستکاری و نادرستی باعث ورود اطلاعات نادرست به لایه پایه اجتماع و اقتصاد میشود و محیطی پر از خطرهای اخلاقی و انگیزههای باطل و نادرست ساخته میشود. این شرایط به سود افرادی است که از این اطلاعات نادرست استفاده میکنند. با این حال، بیتکوین از این نوع اعمال نفوذ جلوگیری میکند و محیطی پاک از خطرهای اخلاقی و سرمایهگذاریهای نادرست را به اقتصاد بزرگتر ارائه میدهد.
هیچ سیاستمداری قادر به مقاومت در برابر وسوسههای دستکاری در عرضه پول نیست؛ زیرا این کار باعث بازگشت وعدههای دروغین و ابزاری برای پیروزی در انتخابات بعدی میشود. احزاب و سیاستمداران همواره انگیزه کافی برای انتخاب مجدد دارند، زیرا در سیستم سیاسی آمریکا، کسب قدرت محدودیت زمانی ندارد و مزایای کسب قدرت نیز بیپایان است.
استفاده مستمر از دستکاری در عرضه پول، فقط باعث تأخیر در مواجهه با عواقب گرانبها میشود، همانند الکلی که برای جلوگیری از آسیبهای مستی، به نوشیدن خود ادامه میدهد. بر اساس سریال چرنوبیل، هر دروغی که گفته میشود، ما را بیشتر به حقیقت بدهکار میکند و باید در آینده به طور مسئولانه بدهی خود را پرداخت کنیم.
اعتقاد بر این است که گسترش عرضه پول، نوعی دروغگویی است و هیچ گاه نمیتواند به نفع واقعی اقتصاد باشد. با گذشت زمان، این روش به شکلی شبیه به یک خودرویی مست شده که بر اثر تصادف، مشکلات اقتصادی را به افراد ناگزیر کرده است. با ظهور بیت کوین، این شاخص اقتصادی از طریق یک روش حیلهگرانه، به دست مردم رسیده است.
این فناوری بدون نیاز به جنگ، انقلاب، گروهی خاص یا حزب سیاسی، هر فردی را قادر میسازد که در آن مشارکت کند. هرچه تعداد شرکتکنندگان بیشتر شود، شبکه آن قدرتمندتر و قدرت نفوذ دولت در مسائل پولی و اقتصادی نیز ضعیفتر میشود. برای اینکه این سیستم بتواند منتشر و گسترش یابد، به یادگیری و بهاشتراکگذاری آن با خانواده و دوستان نیاز است. بنابراین، پیشنهاد ما به شما این است که با این فناوری آشنا شوید و به شبکه آن ملحق شوید تا بتوانید در این راه ادامه دهید.
من از نسل هزارهام هستم که در دهههای ۱۹۸۰ و ۱۹۹۰ بهدنیا آمدهام. این نسل اجتماعی را تجربه کرده است که هم ناشی از جهان مبتنیبر ارزهای فیات بودهاند و هم در این جهان متمرکز شدت گرفتهاند. اما نسلهای قبل از من نیز هزینههای بزرگی بابت سیستمهای پولی نادرست پرداخت کردهاند و اگر تغییری رخ ندهد، نسلهای آینده نیز مجبور خواهند بود به هزینههای سنگینی پرداخت کنند.
در دهههای ۱۹۴۰ تا ۱۹۶۰، احتمالاً ماجرای تصمیم ریچارد نیکسون، رئیسجمهور آمریکا، برای جدایی دلار از طلا را بهخاطر دارید. او قصد داشت از طلا برای پرداخت هزینههای جنگ در ویتنام استفاده کند، جنگی که قدرتمندان نیازی به شرکت در آن نداشتند، چرا که آنها نزدیکترین افراد به چاپخانه پول بودند.
دستهای دیگر از افرادی که در دهههای ۱۹۶۰ تا ۱۹۸۰ به دنیا آمدهاند، سیستم پترودلار پس از جدایی دلار از طلا و وابستگی اقتصاد به نفت را بهخاطر دارند. این سیستم عامل مهمی برای مداخلات آمریکا در خاورمیانه بود؛ از جنگ خلیج فارسگرفته تا جنگ در افغانستان. امروزه، ما با بحرانهای بزرگ مالی و کووید۱۹ مواجه هستیم که هر دو مسئله بهضرر مردم عادی تمام شدهاند؛ درحالی که جیب قدرتمندان پُر شده است. بنابراین، دوستان، زمان تغییر فرارسیده است! زمان تغییری واقعی است!
الیزابت وارن در رقابت های انتخاباتی ریاست جمهوری سال ۲۰۲۰ خواستار تغییر ساختار بزرگی شد و مطالباتش شامل تغییر در افراد مسئول ساختارهای موجود بود. درحالی که ترامپ نیز وعده داد که «باتلاق [فساد اقتصادی] را خشک خواهد کرد»، اما هرروز بیشتر گسترش می یابد. برای اصلاح ساختارها باید به صورت جدی پول را اصلاح کنیم. بیت کوین یک جنبش سیاسی است که در صورت خستگی از نقایص اخلاقی و انگیزههای نادرست و بیعدالتی سیستماتیک، بهترین گزینه است. با بهبود بهرهوری و از بین بردن نابرابری ها، بیت کوین به عنوان یک فناوری انقلابی مالی، می تواند برای تغییر ساختار اقتصادی کمک کند.
در پایان مطلب، به نقلز جورج اور، بیت کوین به عنوان معیار و استاندارد جدیدی برای مقایسه به ما ارائه شده است. این نظرگاه جدید به ما نشان میدهد که پول دستکاریشده در لایههای اساسی جامعه چگونه باعث تداوم ظلم میشود و نسل ما در برابر فرصت جدیدی برای تغییر پارادایم قرار گرفته است. بیت کوین میتواند بهعنوان یک فناوری متحولکنندهترین اثر خود را بر سیاست، اقتصاد و قدرت افراد بگذارد. اما این مهم است که این دگرگونی چقدر میتواند پیش برود و اصلاح سیستمهای مالی و نهادهای قدرت در سرتاسر جهان چقدر امکانپذیر است. بنابراین، فرصتی که با بیت کوین فراهم شده است، نباید بهراحتی از دست بدهیم.
نظرات کاربران